دم مجنون گرم ...
روزی شخصی در حال نماز خواندن در راهی بود و مجنون بدون اینکه متوجه شود از بین سجاده اش عبور کرد،مرد نمازش را قطع کرد و داد زد هی چرا بین من و خدایم فاصله انداختی مجنون به خود آمد و گفت من که عاشق لیلی هستم تو را ندیدم تو که عاشق خدای لیلی هستی چگونه مرا دیدی؟!؟!
+ نوشته شده در شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۱ ساعت 12:49 توسط قمار زندگی
|
اینم از عکس دو سه قرن پیش خودم ...